• وبلاگ : خاك باران خورده
  • يادداشت : با من بيا....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عالي دوست من

    به منم سر بزن

    ...در تنگ ديگر شور دريا غوطه ور نيست
    آن ماهي دلتنگ خوشبختانه مرده ست
    يک عمر زير پا لگد کردند او را
    حالا که ميگيرند روي شانه مرده ست
    باز هم شعر ننوشتم...ولي
    بايک دلنوشته ي شکلاتي به شيريني مرگ
    که ردپايي از بعضي شعرام توشه بروزم و چشم انتظار...

    سلام

    طرح جالبيه اما متاسفانه خوب كار نشده

    طول و تفصيلي كه به كار رفته و همچنين زاويه ها در گفتم گفتند ها به كار ضربه زده.

    اگر ساده تر مي گفتي:

    گفته اند: با بزرگترت بيا

    الهي و ربي من لي غيرك

    يا

    گفته اند برو

    با بزرگترت بيا

    بزرگتر از تو سراغ ندارم

    خدايا !

    .. شايد بهتر بود

    اگر دوست داشتين مي تونين اين كامنت منو خصوصي يا حذف كنين.

    هدف فقط تذكري دوستانه بود

    با آرزوي توفيق روزافزون

    سلام

    خوبي بانو؟

    چقدر از بودن در اينجا احساس خوبي مي كنم.

    آخر تابستان باشد و شرجي بعد مي خواهي بوي خاك باران خورده گيجت نكند! نه نمي شود...

    همين عطر خاك باران خورده خودش نويدي است كه نبايد گذاشت اين خاك خشك و ترك خورده شود.

    ...

    الهي و ربي من لي غيرک !

    کوچکم!

    چه باك! او بزرگ است

    مهربان است

    دستم را گرفته و هوايم را دارد

    اما من گاهي شيطنت مي کنم

    غافل مي شوم

    وقتي محو زمين و رورگار مي شوم

    دست بزرگترم را رها مي کنم

    آن وقت است که گم مي شوم

    انگار که چيزي کم مي شود

    گاهي فراموش مي كنم

    اما او هميشه مراقب است

    هميشه هست

    بايد يادم باشد

    دستش را رها نکنم ...

    آخر من از گم شدن مي ترسم...